آوينآوين، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

آوين زیباترین فرشته آسمونی

آوين جون و جوجه هاي رنگيش

سلام قشنگم، فرشته كوچولوي خودم ، نفسم       امروز بازم يه تجربه جديد پيدا كردي امروز بابايي برات دوتا جوجه رنگي خوشگل خريده   شما اول ازشون ترسيدي ولي كم كم دوسشون داشتي و نوازششون ميكردي و بعضي از مواقع هم كه حرفتو گوش نمي دن و عصبانيت ميكنن .........   بعدم ناراحت بودي كه چرا اينا اتاق ندارن و بايد برن توي ايوان بخوابن   به همين خاطر مامان و بابا براي جوجه هاي عزيز اتاق درست كردن توي شومينه به دستور شما اين عكسم همين جوي گذاشتم چون از ژستت خوشم اومد ...
4 مرداد 1390

صندوقچه قديمي

 سلام مامي جون عزيز دلم ، امروز توي كمد دنبال چيزي مي گشتم كه چشمم به اين صندوق قديمي افتاد .اين صندوق براي پدر بزرگ بابا داريوش بوده كه دست به دست چرخيده و حالا در خدمت ماماني مي باشد مي دوني توي اسن صندوق چييييه؟ يه عالمه خاطره كه مامان با هر بار باز كردن درب اين صندوقچه همه خاطرات قديميش تازه ميشه حالا الان با هم ميريم خاطراتو مرور ميكنيم  اين بعد از هزار تا بي بي چكي كه تو چند سال بعد از ازدواجمون كه هر ماه امتحان مي كردم اين يكي  وقتي مثبت شد يعنننننني زندگي ، يعني دين و دنيام يعني معني دوباره زنده شدن يعني معجزه و يعني تو خود خود تو ، البته من دو تا شو برات يادگاري نگه داشتم اون روز وقتي بابايي فهميد كه ت...
4 مرداد 1390
1